نقد فیلم گیج کننده: جانوی کاپور در این تریلر گیج کننده از بچه های با استعداد نبو دفاع می کند.


نقد و بررسی فیلم اولاج: جانوی کاپور زنی صاحب قدرت است که در جدیدترین فیلم خود با چالش هایی در محیط کار مواجه می شود. گلشن دیوی هم هست.
تصور کنید در حال تماشای یک فیلم در صفحه بزرگ هستید و یک تبلیغ در میان انبوهی از چیزها ظاهر می شود. این فقط یک بطری آبجو یا قرار دادن محصول ظریف برای یک برند خودرو نیست، بلکه یک تبلیغ کامل برای یک آب نبات محبوب است. این شخصیت حتی زمانی که اوضاع پرتنش است، این شعار را به زبان می‌آورد: «Pran jaye but pulse na jaye». سردرگمی، به عنوان یک فیلم، قرار دادن محصول در چهره شماست که شما را به بازیگر جانوی کاپور می فروشد. در این مرحله از فیلم، پرانای آنها به معنای واقعی کلمه در خط است، و هنوز آنقدرها که بخش بازاریابی فکر می کند هوشمندانه نیست.

طرح
داستان حول محور جوان، باهوش و چندوجهی سوهانا باتیا (با بازی جانوی) می چرخد ​​که از خانواده ای با نفوذ دیپلمات ها می آید و می یابد که «نام او در کتاب های درسی مدرسه نوشته شده است». او به عنوان جوانترین معاون کمیساریای عالی هند منصوب شد و شمشیر خویشاوندی بر سرش آویزان بود. آشنا بنظر میاد؟ اگرچه ما هرگز نخواهیم فهمید که داستان با در نظر گرفتن کاپور نوشته شده است یا خیر، مطمئناً به نظر می رسد. ادامه میراث خانواده اش و تمسخر شدن به خاطر امتیازش، داستانی است که هم بازیگر و هم شخصیت او در آن سهیم هستند.

سوهانا به تازگی از رابطه خارج شده و به لندن فرستاده شده است. او با ناکول خوش صحبت (با بازی گلشن دوایا)، یک سرآشپز ستاره دار میشلین آشنا می شود که بلافاصله او را تحت تاثیر قرار می دهد. مشکل از اینجا شروع می شود. او از یک شرکت (و خیلی چیزهای دیگر) باج می‌زند و او خود را بر سر دوراهی می‌بیند – آیا باید ارتقای شغلی و شغلی پدرش، شهرت او یا اسرار کشور را حفظ کند؟ بدون اسپویلر، اما می توانید بوی پیچ بعدی را از یک مایل دورتر حس کنید.

مشکلات زیادی وجود دارد
اولاگ تلاش می‌کند تا چیزهای زیادی انجام دهد – اظهار نظر در مورد خویشاوندی، رفتار ناعادلانه با زنان صاحب قدرت در محل کار، گمانه‌زنی‌های جنسیتی در مورد اینکه چگونه به آنجا رسیده‌اند – و در نهایت، چرا دیپلماسی راه‌حل اختلافات بین کشورهاست فیلم خود را بیش از حد جدی می گیرد.

نقطه شکست شما را به تعجب وا می دارد، اما نیمه دوم به نظر می رسد که Confusion بهتر است به عنوان یک سری وب در عوض، با زمان زیادی برای کشف داستان های مختلف. سرگرم کننده بودن و انتظار اینکه مخاطب هر جا که سواری به طرز آزاردهنده ای متوقف می شود در یک صفحه باشد. مشکل فیلم‌هایی که بر اساس درگیری‌های بین کشورها ساخته می‌شوند این است که می‌خواهند جدی گرفته شوند، اما برای پیشبرد طرح به راحتی تکیه می‌کنند. این دو شخصیت با فرار از دست مقامات اطلاعاتی از لندن به هند می‌رسند و هیچ‌کس نمی‌تواند آنها را ردیابی کند و یک فرد تصادفی به راحتی وارد کاروان امنیتی نخست‌وزیر می‌شود.

کارنامه عملکرد دی ماه
Janhvi همانطور که انتظار می رود، بر هر فریم در جهت Sudanshu Sariya تسلط دارد. او به عنوان دختری که سکوت نمی کند و در میان بزرگترهایش جلوی وزیر می نشیند و حتی از او سیاه نمایی می کند، فیلم را با صداقت خاصی شروع می کند. داشتن همان ترفند برای گاز گرفتن بعداً هوشمندانه است.

اما وقتی در دردسر هستید، هرگز نمی تواند به رگه های قلب شما فشار بیاورد. درماندگی او نیز مانند شخصیت او در فیلم میلی است. میل او برای اثبات خود شبیه میل گونجان در فیلم قبلی او Gunjan Saxena-The Kargil Girl است. تلاش او برای حفاری بازیگری در ذهن ما به همان اندازه گیج کننده است که نگرش او “همزادبازی به معنای نداشتن استعداد نیست”. ما می بینیم که او در آنجا چه کرد، پرویز شیخ و سودانشو، که اعتبار نویسندگی مشترک دارند.

این امر در عکسی که به سمت اوج گرفته می شود مشهودتر می شود تا عطش سوهانا برای انتقام را برجسته کند و توانایی های بازیگری جانوی را به نمایش بگذارد. شخصیت روشن می پرسد اب یه باکری کیا کاریا؟ دوربین روی صورت جانوی می ماند و برای یک کلوزآپ سریع زوم می کند و او می گوید «پورا کا پورا شیر خا جایگی».

دلیل اینکه فیلم همچنان رو به جلو حرکت می کند، بازیگران مکمل آن است. گلشن دوایاه به عنوان سرآشپز عملکرد بسیار خوبی ارائه می دهد و در اوج اشعار شعری را ارائه می دهد. عادل حسین چند صحنه می بیند، اما در نهایت آنها را به عنوان یک پدر نگران به پایان می رساند. راجش تلانگ با حال و هوای راننده پسندش با سایه های خاکستری سلام می کند. روشن متیو سزاوار زمان بیشتری روی صفحه نمایش است. میانگ چانگ صحنه خوبی داشت و آن هم زیاد دوام نیاورد (جناسی در نظر گرفته شده).

دیدگاهتان را بنویسید