آیلین شیکل، دانشگاه نلسون ماندلا
هر پنج سال یک بار، پیشرفت در مطالعه بینالمللی خواندن (PIRLS) ارزیابی میکند که دانشآموزان کلاس چهارم در سراسر جهان تا چه اندازه میتوانند برای معنی خواندن بخوانند. و هر بار که آفریقای جنوبی شرکت می کند، نتایج تکان دهنده است. در یک نظرسنجی در سال 2021، بیش از 80 درصد از دانشآموزان کلاس چهارم در آفریقای جنوبی نتوانستند آنچه را که در آزمون میخوانند، بفهمند.
سیاست گذاران بر توسعه سواد در مرحله پایه (پایه های یک تا سه) تمرکز کرده اند، زیرا مهارت های توسعه یافته در این سال های اولیه، پایه و اساس یادگیری در مقاطع بالاتر را تشکیل می دهد.
اما این تنها راه نزدیک شدن به مطالعه نیست.
علاوه بر سواد مدرسه و خواندن برای یادگیری، کودکان به فرصت هایی برای خواندن برای لذت و سرگرمی نیاز دارند. اگر تجربیات کودکان در مدرسه به خواندن با هم، خواندن با صدای بلند برای نمره شفاهی، یا خواندن متنی برای آزمایش درک مطلب محدود شود، لذت غوطه ور شدن در یک داستان را از دست می دهند.
اگر منصف باشیم، معلمان باید از برنامه درسی ملی پیروی کنند. برخی از آنها نیز فاقد مطالب خواندنی هستند. طبق گزارشی که در سال 2023 توسط اداره آموزش پایه آفریقای جنوبی صادر شد، 75 درصد مدارس دولتی کتابخانه ندارند و در جایی که کتابخانه دارند، بسیاری از آنها کتاب در دسترس ندارند.
اگر زبان آموزان به انواع متون دسترسی نداشته باشند، نمی توانند «عضلات» خواندن را رشد دهند.
منابع قابل خواندن و به اشتراک گذاری عبارتند از روزنامه ها، مجلات، کارتون ها، اخبار و داستان های آنلاین، پوسترها، آگهی ها و بسته بندی ها و همچنین کتاب ها.
مطالب خواندنی هرچه که باشد، فراگیران باید فرصت هایی داشته باشند تا پاسخ های خود را در هر سطحی توسعه دهند و درک خود را به اشتراک بگذارند. این می تواند از طریق یک کلوپ کتابخوانی در کلاس درس اتفاق بیفتد: فضایی برای بچه ها برای صحبت با یکدیگر در مورد مطالبی که خوانده اند فقط برای سرگرمی. از طریق صحبت کردن، کودکان شروع به پرورش صدای انتقادی می کنند و شروع به ضبط افکار خود به شکل واقعی تری می کنند تا با دوستان خود به اشتراک بگذارند.
به عنوان فردی که توسعه سوادآموزی را مطالعه میکند، میخواستم در مورد چگونگی بهرهمندی کودکان در محیطهای ضعیف در آفریقای جنوبی از باشگاههای خواندن اطلاعات بیشتری کسب کنم. مطالعهای با دانشآموزان کلاس هشتم در باشگاههای کتابخوانی مدرسهشان انجام شد تا تعامل آنها با کتاب و با یکدیگر در گروههای کوچک درک شود.
آنچه از مشاهدات من به دست آمد، تنوع صدای زبان آموزان بود که با یکدیگر درباره کتاب صحبت می کردند. با تبادل نظر، ایده های آنها بسط، پالایش و به چالش کشیده شد. درک کودکان از طریق مشارکت یکدیگر افزایش یافت. حدیث نشان می داد که آنها به چه می اندیشیدند و تفاسیرشان بر چه اساسی استوار بود. گفتگو با همسالان آنها همچنین فضای امنی برای ارائه پاسخ های اولیه بود که برای ارزیابی نمره گذاری نمی شدند، بلکه به عنوان بلوک های سازنده برای ارزیابی عمل می کردند.
به نظر می رسید که کلوپ های خواندن راهی مفید و سرگرم کننده برای ایجاد درک مطلب هستند – چیزی که مدارس دیگر نیز می توانند امتحان کنند. من نکاتی را در زیر پیشنهاد کرده ام.
در مورد کتاب ها صحبت کنید
مدرسه ای که من در آن مطالعه خود را انجام دادم دانش آموزانی با زمینه های زبانی مختلف داشت. آنها تصمیم گرفتند در کلاس های انگلیسی به عنوان زبان مادری خود شرکت کنند، حتی اگر بسیاری از آنها در خانه انگلیسی صحبت نمی کردند. مدرسه امکانات کمی داشت، کلاسهای درس بزرگ، کتابخانهای فعال و مجموعه کتابی برای خواندن دانشآموزان کلاس هشتم نداشت.
در طول شش ماه، کلاسی متشکل از 40 دانش آموز را دنبال کردم که گروه های پنج نفره را تشکیل دادند تا کلوپ های کتابخوانی خود را تشکیل دهند. به آنها کتاب می دادند تا در خانه بخوانند و سپس در بحث های هفتگی کتاب شرکت می کردند. هیچ نقش، قالب یا سؤالی برای بحث و گفتگو وجود نداشت. بچه ها می توانستند انتخاب کنند که در مورد کتاب ها چه چیزی به یکدیگر بگویند.
برخی از آنها تا به حال کتابی نخوانده اند.
بحث های آنها نشان داد که آنها برای مشارکت یکدیگر ارزش قائل هستند و به یکدیگر کمک می کنند تا درک و ارتباط برقرار کنند. آنها همچنین به نظر می رسید از چیزهایی که قبلاً یاد گرفته بودند سود می بردند.
نحوه ایجاد یک باشگاه کتابخوانی
مطالعه من از این ایده حمایت می کند که باشگاه های کتابخوانی باید:
- انتخاب ها و رای ها
- یک معلم یا والدین مشتاق.
انتخاب ها انگیزه دهنده هستند. اجازه دادن به زبانآموزان در گروهها برای تصمیمگیری متنی که میخواهند بخوانند، به آنها اجازه میدهد تا در فرآیند خواندن تصمیم بگیرند. معلمان باید در جدول زمانی فضایی را در اختیار زبان آموزان بگذارند تا مطالبی را که خوانده اند بخوانند و در مورد آنچه خوانده اند بحث کنند و درک خود را به اشتراک بگذارند. بچه ها دوست دارند در مورد آنچه خوانده اند صحبت کنند و این به آنها کمک می کند داستان یا مقاله را بفهمند. صحبت کردن به صورت گروهی با یکدیگر نسبت به حضور در کلاس، خطر کمتری دارد. معلمان می توانند ساختاری را معرفی کنند، اما در حالت ایده آل این زمانی است که فراگیران آزادانه در آن شرکت کنند. همچنین به آنها اجازه می دهد تا صدای خود را در پاسخ به متون توسعه دهند و نگران پاسخ “درست” نباشند.
معلمان و والدین
معلمان و والدین باید الگو باشند و دانش آموزان را برای مطالعه تشویق کنند. معلمان می توانند رمانی را که خودشان می خوانند به کلاس ارائه کنند و روی جلد و عنوان آن بحث کنند. یا معلمان ممکن است در مورد محیط اطراف بحث کنند: نه فقط موقعیت جغرافیایی، بلکه مکانی در زمان و اینکه زندگی در آن زمان چگونه بوده است. معلمان همچنین میتوانند چند دقیقه در مورد «شخصیت اصلی»، آنچه که خواننده در مورد شخصیت میآموزد و چالشهایی که ممکن است شخصیت با آن مواجه شود، صحبت کنند.
والدین می توانند از بچه ها بپرسند که چه چیزی می خوانند، چه چیزی در مورد داستان دوست دارند و چه چیزی را در مورد آن تغییر می دهند. یا از آنها بخواهید یک قسمت جالب یا سرگرم کننده را به اشتراک بگذارند و آن را برای خانواده بخوانند تا همه از آن لذت ببرند. فقط از آنها بخواهید در مورد هر چیزی که در حال خواندن است صحبت کنند. والدین می توانند آنچه را که در اینترنت یا روزنامه می خوانند به اشتراک بگذارند تا صحبت کردن در مورد خواندن به یک تمرین مشترک خانوادگی تبدیل شود.
اگر معلمان میخواهند دانشآموزانشان بهعنوان کتابخوان رشد کنند، باید مایل باشند که کنترل خود را کنار بگذارند. دانشآموزان باید بتوانند اگر از متن لذت نمیبرند، خواندن را متوقف کنند. همچنین ممکن است بیش از یک هفته برای خواندن آن زمان نیاز داشته باشند.
صحبت کردن به صورت گروهی، در مدرسه یا در خانه، می تواند زمانی برای به اشتراک گذاشتن درک، لذت بردن و درک متن ها با هم باشد.
آیلین شیکل، مدرس ارشد، دانشگاه نلسون ماندلا
این مقاله از The Conversation تحت مجوز Creative Commons بازنشر شده است. مقاله اصلی را بخوانید.
مربوط
به 791 مشترک دیگر بپیوندید