نقد Phir Aayi Hasseen Dillruba: نه سانی کاوشال و نه جیمی شرگیل به بازیگران اضافه شدهاند و نه به موجودات خشن اشاره شده است که در انتهای فیلم به نیش اضافه کنند. اما داستان عشق قطعا پیچیده تر از قبل شده است.
Taapsee Pannu و Vikrant Massey در نقش قاتل و همسرش Jawalapur، که اکنون در حال فرار از پلیس هستند، برمیگردند و بر روی فیلمنامهای از کانیکا دیلون، فیلمنامهنویس و کارگردان جدید Jaiprad Desai (که Praveen Tambe است؟) برای شرکت شرکت میکنند. اما مطمئناً بی فایده نیز نیست.
حسین دلروبا پس از آن با معضلاتی مشابه آنچه در حسین دلروبا با آن مواجه بودیم مواجه می شود. خوشبختانه، به لطف دو نفر اصلی که با اشتیاق و اعتقاد کامل به فرمان آنها وارد چرخش همه چیز می شوند، آنها بیش از حد معمولی به نظر نمی رسند.
در شهر شلوغ آگرا، شهر رانی و ریشو عقب نشینی می کنند تا توسط پلیس شناسایی نشوند، و سپس من حسین دیلروبا به طور خلاصه، «دیگری» همان است، به معنای واقعی کلمه. خطر دستگیر شدن و یک زوج تحت تعقیب وحشتناک است. این آنها را مجبور می کند به اقدامات ناامیدکننده ای متوسل شوند که فقط اوضاع را بدتر می کند.
درام جنایی نتفلیکس، حسین دیلروبا، نیندیا، بر اساس کتابی از دینش پاندیت، کشیش اعظم تخیلی، نویسنده رانی یاسام، ساخته شده است. قسمت دوم نه یک، بلکه به دو رمان معمایی از همان نویسنده برای «الهام» بازمی گردد.
عنوان کتاب ها از مارهای کشنده – تمساح ها و مارهای کبرا – گرفته شده است. اما این موجودات خطرناک تنها شکارچیان اطراف نیستند. ملکه زیبا و حیله گر است، وقتی پشتش به دیوار باشد، می تواند فریاد بزند، حمله کند، گاز بگیرد و می تواند مانند هر مار دیگری سمی باشد. رانی عاشق خواندن رنگ ها است – حتی چترش قرمز است – اما می داند که خطرناک است. او فکر می کند که رنگ عشق است، اما می داند که نمادی از خشم و حسادت نیز هست. اشتیاق، خشم، حسادت و دغلکاری همه در ترکیبی هستند که این درام جنایی ارائه می دهد.
از آنجایی که این آگرا است، تاج ناگزیر حضور دارد. سالن زیبایی رانی به نام ممتاز (نه ممتاز) نامگذاری شده است و مسافرخانه ای که به طور خلاصه به عنوان مخفیگاه یکی از شخصیت های اصلی عمل می کند در منطقه ای به نام تاگان واقع شده است.
رودخانه یامونا که اکنون پس از رگبار پر از کروکودیل ها شده است، از میان شهر می گذرد و مانند رودخانه ای که از پشت خانه ریشو ساکسنا در گوالاپور می گذرد، به لوکیشن کلیدی برای اوج مرگ و زندگی فیلم تبدیل می شود.
پلیس آگرا به رهبری DSP Motanjay Paswan (جیمی شرگیل) رانی و ریشو را ردیابی می کند. تاج محل در بسیاری از صحنهها در پسزمینه خودنمایی میکند، اما یادبود ابدی عشق شاه جهان آن چیزی نیست که رانی در ذهن دارد، زیرا او نقشه فرار فریبنده دیگری را طراحی میکند.
بقا و ایمنی بسیار مهم است و رانی تمام تلاش خود را می کند تا از چاله عمیقی که او و همسرش در آن هستند بالا برود.
ریشو، که از دست چپ مصنوعی استفاده می کند، در یک مرکز آموزشی با هویت فرضی تدریس می کند و تلاش می کند تا از پیشرفت های ناخواسته خانم صاحبخانه اش پونام (بومیکا دوبی) جلوگیری کند، به این امید که با رانی به تایلند بگریزد او آن را به خود تحمیل کرد.
سپس Haseen Dilruba می آید، که نگاهی اجمالی به بازی های میدان مین ذهنی می اندازد که ریشو و رانی با Abhimanyu (سانی کاوشال) بازی می کنند، یک مجموعه دردناک که در مطب دکتر کار می کند و در مورد داروها و سموم می آموزد و به اندازه کافی می داند. او بسیار تحت تأثیر رانی قرار گرفته است، اما نمیتواند فراتر از قرارهای موقت فیلم با او در یک سینمای تکنمایش باشد، مگر اینکه او تصمیم بگیرد که باید ادامه دهد.
ریشو توصیه می کند احتیاط کنید اما هیچ اتفاقی برای رانی نمی افتد. او آبیمانیو را راهنمایی می کند زیرا برای شکست دادن پلیس ها و رهایی از مشکل به کمک او نیاز دارد. در این روند، I Hasin Dilruba چندین توطئه شوم را جمع آوری می کند، و در مورد دو کارآگاه مصمم که فکر می کنند می دانند چه خبر است، تحقیق می کند، مثلثی که به یک بحران تبدیل می شود، و روی صفحه نمایش و تعداد زیادی اجساد بیرون. اما فیلم نتیجهای را ارائه میکند که بسیار کمتر از پایان فیلم حسین دلروبا انفجاری و وحشتناکتر است.
فرمت کتاب در یک فیلم به انتشار 2021 ستون فقرات تمام ارزشش را داد. با این حال، ارجاعات به یک رمان دینش پاندیت در فیلم به طور کامل روی روند کار تأثیری نداشت تا اینکه با عجله انجام شد و رانی به ظن قتل شوهرش روی ذغال سنگ انداخته شد.
البته، او به دلیل نداشتن شواهد قطعی آزاد می شود، اما سوزن سوء ظن هرگز او را رها نمی کند، به خصوص زمانی که بازرس کیشور راوات (آدیتیا سریواستاوا، نقش خود را در اینجا تکرار می کند اما با تخفیف بسیار کمتر) به طور تصادفی به رمان دینش پاندیت برخورد می کند که دارای سرنخ هایی در دید آشکار در صفحات آن پنهان شده است. این کتاب به سرباز سرسخت کمک کرد تا سرش را در اطراف سردرگمی جسورانه ای که ملکه و شوهر مرده اش بر آن غلبه کرده بودند بپیچد.
در پایان فیلم اول، مجموعه ای از اتفاقات – یک ازدواج بدون عشق، یک نزاع خارج از ازدواج، یک شعله شور ناگهانی بین یک زوج ناسازگار، یک ضربه مهلک به پشت سر توسط یک مزاحم، یک انفجار بمب. یک سیلندر گاز و یک بازوی قطع شده تبدیل به رانی و ریشو در فرار از قانون می شوند.
نه سانی کاوشال و نه جیمی شرگیل به بازیگران اضافه نشده اند و هیچ اشاره ای به حیوانات خشن که گفته می شود نیش بیشتری به دم فیلم می دهند وجود ندارد. اما داستان عشق قطعا پیچیده تر از قبل شده است. بعد حسین دلروبا آمد، بوسه مهر معامله نیست. فقط برای کسانی زمان می برد که به سرعت آن را تمام می کنند.
در نتیجه همه چیز برای فراریان داغ می شود، اما پس از آن، حسین دلروبا، در تحلیل نهایی، بیشتر شبیه موش و گربه است تا مار کبری و تمساح. در لحظات پایانی فیلم که در یک شهر تپهای در شمال هند اتفاق میافتد، نکات کاملاً واضح هستند – داستان هنوز به پایان نرسیده است. اما آیا ما برای کارهای بیشتر آماده ایم؟ بله، اگر Taapsee Pannu به تمرین این ژانر تحت رهبری زنان با همان غیرت ادامه دهد.